۲۴ هفته و ۷ روزگی

ساخت وبلاگ
فروردین عزیز بالاخره سرو کلش پیدا شد‌ . عاشق بهارم عاشق زندگی دوباره، شکوفه ، سبزی سبزه...۱۰ روز اول عید رو شیراز بودیم. این بچه ها عجیب با مامان لی لی جور هستند. مامانم همونطوری که باهاشون رفیقه و دوست ، خیلی هم به تربیت و رفتار درست و ... تاکید داره. همیشه یه جمله دارند که میگن تربیت بچه از خود بچه عزیزتره.درسته که حسین هیچ جا نیومد با من و آوا هم داره کم کم فاز و حس و حال حسین رو میگیره انا برعکس جانا دقیقا مثل خودمه. پر از جنب و جوش مهربون زنده و شاد و البته زبون درازاین عید هم با رمضان یکی شده و حسابی کلافه کنندس.از ۱۲ فروردین هم که انروز باشه اومدیم شمال. شکوفه زرد الو و هلو ، بهارنارنجهای بی بو و ‌‌‌..امشب هم تازه دندون لق شده جانا رو کشف کردیم. دو تا پایینی جلویی. یکم نگرانی جانا جونم و یهو گفتی مامتن قلبم چرا تند تالاپ تلوپ میکنه ۲۴ هفته و ۷ روزگی...ادامه مطلب
ما را در سایت ۲۴ هفته و ۷ روزگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khanoomtaj بازدید : 5 تاريخ : جمعه 31 فروردين 1403 ساعت: 14:47

شب تو فروشگاه محبوبت افق کورش در حال خرید بودیم که اومدی گفتی مامان دندونم خوب بود انا یهو خیلی درد میکنه. تو فکر راهی بودم که مث آوا برات بکشمش خودم اما هنوز توی خونه نرسیده، جلوی در، دندونت خودش افتاد تو دهنت. همش ترس و استرس اینو داشتی که نکنه بقول خودت خونریزی شه ، اما به خوبی گذشت. با بابایی برات هدیه آماده کردیم که دندونت که زیر بالشته با اون جایگزین شه. چی خریدیم؟؟؟چراغ مطعاله بقول خودت. دیشب که رفته بودیم برای ویلای جدید خاله سپیده و عمو رضا خرید کنیم، اونجا یه عالمه چراغ مطالعه داشتند و تو گررریه که میخوای خلاصه فردادصب که بیدار شی اميدوارم کلی ذوق کنی. چراغ مطعاله و عینک طبلی دو تا از چیزاهایی هستند که دوست داری داشته باشی. بهت میگم اخه عینک نیاز نداری ، میگی جرااا میخوام راهدکه نیرن نیخورم به در و دیدار ۲۴ هفته و ۷ روزگی...ادامه مطلب
ما را در سایت ۲۴ هفته و ۷ روزگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khanoomtaj بازدید : 5 تاريخ : جمعه 31 فروردين 1403 ساعت: 14:47

شب عجیبی بود ، شب عجیب،اخر آبنبات شکلات ها کار خودشو کرد و راهی دندونپزشکی شدیم. کی؟،۱۰ شب.کلی گشتیم تو خیابونا تا بالاخره اون سر شب کلینیک لبخند درمان درآوردیم. دکتر مهیا الهی اولین دندون پزشکت بود که هم عصب کشی کرد و هم پر کرد. اونم ضربتی. منو بابا تو فکر دادن یه آرامبخش و ضد درد بودیم ‌ . فکر نمیکردیم بدون بیهوشی انجام بدن اما یهو سریع امپول و ادانه ماجرا. خیلی گریه کردی ، بمیرم برات مامان. دلم هر لحظه پر پر میزد . هر لحظه مردم و زنده شدم. اما تو اینقدر عشقی اینقدر خوبی که باورمون نشد که از پسش براومدی.حالا تو این هاگیر واگیر یه اقایی بیشعور اومده بود که به دکتر اطلاع نداده بود چه امپولایی و قرصهایی خورده بود. دو تا مورفین و ‌‌‌‌‌...، تا امپول بیحسی زدن رفت تو شو انوفلاکسی و دست دکتر رو دندون گرفت و ‌‌‌‌.‌.شما هم گریه که ترسیده بودی و کارت نیم ساعت عقب افتاد. نیم ساعت گریه کردی و من عصبانی که اخر به دکتر گفتم دخترم ناآرونه ترسیده ، زودتر بیاد و کار رو تموم کنه. بالأخره تموم شد و من سراسر استرس امشب. اما با تمام قلبم بهت افتخار کردم گل قشنگم.۵ روز دیگه به تولدت مونده. فقط ۵ تا تا ۵ سال تموم شی همچی تموم من ۲۴ هفته و ۷ روزگی...ادامه مطلب
ما را در سایت ۲۴ هفته و ۷ روزگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khanoomtaj بازدید : 24 تاريخ : دوشنبه 16 مرداد 1402 ساعت: 11:25

چیزی راضیت نمیکنه، با کوچکترین چیزی که مخالف میلت باشه داد و بیداد داریم. دکتر رفتیم ، دارو خوردی ، مشاور رفتی ، ماساژ درمانی کردی و همه و همه بی نتیجه. فقط خدا بداد خانواده هایی برسه که بچه مریض دارند، تو جا افتاده دارند. ناشکری نمیکنم. اما سخته. اتاق که اکثرا بهن ریختس. هیچ وقت  پای میزت نمیشینی برای مدرسه و کف زمین پخش میشی . الان دو سالی هست که مدرسه بخاطر کرونا انلاینه و تمومی نداره این وضعیت. یه جا بند نمیشی.به معلمت تمام حواستو نمیدی.بی ادب شدی ، دیگه از چی بگم. قلب درد دارم همش.دایم در حال خوردنی، گاهی دیگه بطور عجیبی برای غذا حرص میزنی اما نمیخوری. فک کن پای گاز کلی آشپزی میکنم فقط بخاطر اینکه خودت خواستی عليرغم خستگی من و اینکه هیچ کس نمسخواد و فقط تو و بعد بی تفاوت نمیخوری. غذا رو با نون نمیخوری ، نگاهدنمیکنی چقدر تو ظرف هست و رعایت نمیکنی و فقط خودت مهمی. تو استفاده از بقیه چیزها از دستمال و خمیردندون و ... گرفته تا هر چی عکرشو بکنی فق. در حال هدر دادنی. بی اجازه سر وسایلا میری و با اینکه هزار بار با ملایمت، هشدار تهدید داد بیداد گفته میشه اصلا انگار نمیشنوی. تازگیها هم به حرف بابات حتی گوش نمیدی. عاشق اینستکرام و تیک تاک و ... عاشق کلیپ های آرایشی و اسلایم و پاپت و موک بانک و ...نسل ما چه نسل سوخته ای بود بخدا، اما حداقلش احترام به پدر و مادر و ترس از اونا در عینی که دوست بودیم هم بود‌.یه زمانی اگه این نوشته رو خوندی بدون خیلی اذیتم کردی. از بچگی تا الان اما باز عاشقتم باز میمیرم برات . برای اون تک خالت ، تک چالت ‌ عقل زیادت باهوشیت استعدادی که نادیده میگیریش. چقدر از این شاخه به اون شاخه پریدی چقدر استعداداتو نادیده گرفتی، کاش این مدت بل ۲۴ هفته و ۷ روزگی...ادامه مطلب
ما را در سایت ۲۴ هفته و ۷ روزگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khanoomtaj بازدید : 80 تاريخ : سه شنبه 21 تير 1401 ساعت: 6:27

سن ، سنه بامزگی ، حرفهای خوشمزه، اداهای شیرین. شیطنت های فراوون. با خواخر جونت (به خواهر میگی خواخر)که می افتی دیگه تمام.تمام. زندگیم از هم میپاشه.زبون شیرینی داری که با عمرم عزیزم نفسم خواخر قشنگم مامان نفسم به همه هدف و خواستت میرسی. مگه کسی دلش میاد از اون چشای درشت و مژه های بلند و موهای فرفریت بگذره.عاشق شیرینی و شکلات و آدامس هستی. قاتل ابنبات . لازمه فقط ببینی، تا اخرینشو نخوری ول نمیکنی‌ترس رو نمسفهمی در مقابل شکم.  باور کن ظرف شیشه ای بزرگ ابنبات بالای کابینت ردیف سوم، اخه چجوری تونستی بیاری پایین و بخوری من موندم. قند ببینی که هیچ. برای همینه که اصلا خونه ما قند خبری نیست.اینقدر قشنگ انگلیسی رو یاد میگیری که نگو. تا ۱۰ قشنگ بلدی بشماری. کل الفبای انگلیسی رو ار بر هستی و جمله های ددی ام هانگریقند تو دلمون اب میشه.  هنوز عاشق شیر و عسل با بقول خودت نمکی.شیطون شیطون شیطونعاشق کلمه پدرسگی  و اینقدر بامزه پدرسگ‌پدرسگ‌میکنی. اما دیگه زشته همجا اینجور گفتنا.نگم‌چه پیفایی میدی که مغز رو اب میکنی. اینا رو میگم‌که از خودتون تو بچگی بیشتر بدونید. فقط بین منو و شمایتوپی خیالتون راحت.آوا خواخری که کلاس میره، شما هم شاکی که من پس کی میرم مهد کودک گلم ۲۴ هفته و ۷ روزگی...ادامه مطلب
ما را در سایت ۲۴ هفته و ۷ روزگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khanoomtaj بازدید : 84 تاريخ : سه شنبه 21 تير 1401 ساعت: 6:27

قنبولش لرزه میزه میکنه !!!بله ، این اصطلاح برای زمانیه که دسشویی بزرگ داره اما فعلا در حد حسش فقط، اخه جانا یکم شکمش سفته و کلی درگیریم با این مسئله اما این لرزه میزه کردن و گفتم برام خیلی بامزه بودنمیدونم درباره دوست خیالیش گفتم یا نه ، آوا جون هیمچین کسی رو هیچ وقت نداشت اما جانا دقیقا از زمانی که پامون به شمال وا شد ، دوست خیالیش عنینو هم همراهمونه. عنینو اینو گفت عنینو اینجور کرد ، عنینو ال بل ، چند روز پیشم میگفت عنینو رو بگیرید ببرید خیابون بزنتش که منظورش تصادف کنه هست . نسبت با آوا جون که دختر محتاطی بود ، جانا بی کله هست. تو این سن اسکوتر رو براحتی اب خوردن میره. خیلی هم شیطونه ، خییییلی. از بس دیر به دیر میشه نوشتنام نمیدونم گفتم که عاشق ابنبات یا نه ، ابنبات منتوز، بستنی،کلا هله هوله که البته من براحتی در اختیارش نمیزارم. ۲۴ هفته و ۷ روزگی...ادامه مطلب
ما را در سایت ۲۴ هفته و ۷ روزگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khanoomtaj بازدید : 132 تاريخ : سه شنبه 21 تير 1401 ساعت: 6:27

 چقدر وقت بود اینجا نیومده بودم خلاصه اتفاقات زیادی افتاده . کرونا که هنوز ادامه داره هرچند که من خیلی رعایت می کنیم و بیرون به این صورت نمیریم . ویلا گرفتیم سمت چمستان روستای شیرکلا و تنها دلیلش وجود شما دوتا بود که بتونی توی این مدت با آرامش تو حیا ۲۴ هفته و ۷ روزگی...ادامه مطلب
ما را در سایت ۲۴ هفته و ۷ روزگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khanoomtaj بازدید : 89 تاريخ : جمعه 12 شهريور 1400 ساعت: 1:18

از کجا شروع کنم از چی بنویسم، روزایی رو داریم میگذرونیم که حتی تو خواب هم نمیدیدیم. یه اتفاق خیلی خیلی خیلی عجیب تو کل دنیا افتاده. یه ویروس عجیب از چین که باعث میشه ریه از کار بیافته. همینقدر بدون که ۲۴ هفته و ۷ روزگی...ادامه مطلب
ما را در سایت ۲۴ هفته و ۷ روزگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khanoomtaj بازدید : 102 تاريخ : چهارشنبه 27 فروردين 1399 ساعت: 9:16

عشق عشق عشق هستید و خدا رو شاکرم از داشتنتون. بینهایت دوستتون دارم.اسفند ماه اولین مرواریدهای خوشکل نمایون شد و ای وای دل ما رو بردی. عروسی خاله مینا بود فروردین و حسابی مشغول بودیم این ندت. مهمونی رف ۲۴ هفته و ۷ روزگی...ادامه مطلب
ما را در سایت ۲۴ هفته و ۷ روزگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khanoomtaj بازدید : 108 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 0:34

جانا جانا جانا من میمیرم برات جانا عمر منی جانا نفس منی جانا

۲۴ هفته و ۷ روزگی...
ما را در سایت ۲۴ هفته و ۷ روزگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khanoomtaj بازدید : 95 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 0:34